شنبه 90 دی 24 , ساعت 4:0 عصر
کدرشدن وسپیدگرایییدن موهایم و نهایتا چهره شاداب وخندانم را کم کم چین های رنج و پیری محاصره کرده اند .
اینها ذره ذره در لحظه لحظه ایام نبود نهالم جان گرفتند . پرواز تو نهالم توفانی بود که در زندگیم رخ داد .
ماهها ست خواب را از من ربوده .
به مانند درخت بار و بر ریخته .لخت و عریان در دشت های وحشت ودرد وتنهایی به جا مانده ام .
چه برمن میگذرد ..........................
نوشته شده توسط فرح نهالی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ