شکل گمشده ام راپیدا کردم . پاره های خیالم را به هم وصل کردم .
شاید که دوباره بودن ویا.....شاید زندگی کردن را تجربه کنم .
نشسته ام .....در این وادی انتطار .
گرجه عبث .....در ارزوی دل عاشقم چه ملتمسانه در پرواز است .
تحمل این همه فاصله .
مهر تو چه جاودانه در قلب من .
وای ....که دلم در گرو مهرت چه در سوز و ساز است .
که تنها ترا جستجو میکند .
همانا ترا میبینم ........که ندارم نهالم .
شبی چون پرستو سفر میکنم .
عزم دیاری دگر میکنم .
به ابی دریا سفر میکنم .
شب بی کسی را سحر میکنم .
به شهر نگاهت .......نهالم نهان میکنم .
اگر نخواستی گذر میکنم .
عکس ها..... عکسها همه نشانه زوال هستند .
عکس میگیریم که روزی روزگاری یادمان باشد ...که بودیم .
اما حالا که هستیم .....
انگار که نیستیم .
چه فایده داره ؟ وقتی که کوهی نباشه ....... که به ان تکیه کنی .
چه فایده داره ؟ که نهالت به درختی تنومند ............ که در سایه اش پاتو دراز کنی .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ